-
۵۵
1390/07/09 02:54
خُدام همون خدایی که ....{مکثی کوتاه }.......بگذریم.
-
۵۴
1390/06/31 02:27
ای لعنت به هرچی آدم بزدله راحت طلبه که راحت زندگیشو میکنه و بد بختی های مردم توجامعه واسش حاشیه است..بود و نبودشون هیچ خارشی هیچ جایی شون نمیندازه...
-
۵۳
1390/06/26 20:33
سرت رو بنداز پایین.اینجوری کمتر از من خج الت میکشی..بنده ام...!
-
۵۲
1390/06/09 22:51
آخرش مرگو میبوسی/ تویه عزلت محبت/ سوته دل میون رقصی.. حس میشی مثل یه غیبت!
-
۵۱
1390/06/03 16:52
شد که شد..دیگه شد ه چه میشه کرد؟
-
پنجاه
1390/05/26 04:16
من او مدم..تحویلم میگیری یا برگردم ..(خدایا)
-
۴۹
1390/05/09 17:43
د ل که نازک تر از شیشس..وقتی شکست دیگ ه شکسته...
-
۴۸
1390/04/27 17:16
آنجا که آخ ر به پایان میرسد..آغاز نام کوچک من است...واین بود حدیث تنهایی/
-
۴۷
1390/04/04 20:34
پیش میاد خب...گا هی !
-
۴۶
1390/04/01 20:22
تو لحظه های زندگی آدمها گاهی خسته اند...گاهی هم میخنند ولی...اغلب دل شکسته اند/
-
۴۵
1390/03/25 01:29
و فهمیدم محبت تاوان انسان های هبوط کرده در زمین است...وهجران د لیل غیرت خود خدا! سختر از اینم میشد که بشه؟
-
۴۴
1390/03/23 23:09
دیگران که دیگر بودند که گم ان بردند این دیگری از ما نیست دگر، تو چرا؟...
-
۴۳
1390/03/21 22:55
آخرش از زخمم یاد ن گرفتم که دردمو نخورم ...بگم آخ ...
-
۴۲
1390/03/13 22:13
منو کوچه..منو رفتن..منو بغض دل شکس تن...به همین سادگی/
-
۴۱
1390/03/07 12:53
به باد سلام کن باد بادک....تو را نمیخواهد هیچ دست ان کودک ... و حکایت قریب دستان خالی /
-
چهل
1390/03/05 12:40
بهار انگار حواست را پرت کرده..نمیدانی زمستان سرد وتاریک است ,نمیدانی در غروب تاریک یک دریا..همه راه ها برای تو باریک است...
-
۳۹
1390/03/04 16:39
و باز هم با خیال تو...این لحظه های آ خر .
-
۳۸
1390/02/29 21:11
دوباره هوس..وسوسه..لذت یک گناه ومَنی که دیگر توان طاقتم نیست وصدای خُرد شدنم را میشنوم...
-
۳۷
1390/02/26 20:35
چقدر خستم ..یک لیوان چای وسیگار بعدش...وبا ترانه ها ی نگفتم خوا بم میبره...
-
۳۶
1390/02/22 19:59
خدایا...ا ز تو یکی توقع دارم ها...مگه چند تا مثه تو دارم؟
-
۳۵
1390/02/19 16:57
مرگ چه زیب است ..گاهی...
-
۳۴
1390/02/17 15:33
خو ش ب ه حال همه اون هایی که همیشه نشئه اند از خیلی چیز ها...
-
۳۳
1390/02/11 21:10
نمیدونم چرا هر چی سعی میکن م آ دم تر بشم...تنها تر میشم؟!؟
-
۳۲
1390/02/08 22:21
یکی یکی آمدند وتسلیت گفتند...فهمیدم تول دم است.
-
۳۱
1390/02/06 22:06
خودم رو به خواب زدم تا دی گه نتونی بیدارم کنی...
-
۳۰
1390/01/31 20:23
خیلی وقته باغ وحش نرفتم..تقریبا از بچگیم.لباسمو میپوشم میرم تو خیابون...
-
۲۹
1390/01/27 13:34
من دلتنگ دلتنگی های بعد از گناه هستم..یکی پیدا نمیشه شهامت انجا مش رو بهم برگردونه؟
-
۲۸
1390/01/22 16:18
ای داد بیداد...کاش لذت گفتن یک آخ یش هنوز باشد....
-
۲۷
1390/01/18 11:46
نه تو مال من میشوی و نه من مال تو ...وزندگی است که از دور خنده ای تلخ به ما مردگان میکند...
-
۲۶
1390/01/15 16:31
به دنیا اومدیم که زندگی کنیم یا تحمل..؟ای بی معرفت ....